سوال ...

 

 

 

اگر

 دنیای ما خالیست

اگر

 فردای ما ساکت

بیا رنگ سحر باشیم

بیا تفسیر پروانه

بیا از کوچ برگردیم

بیا از راه بی راهه

بیا تفسیر غم را شاد برخوانیم

 

چرا

جا پای شادیمان دگر در شهر پیدا نیست؟

چرا

هرم نفسهامان دگر بر برگ گلها نیست؟

سترون شد پلاس پینه دست و جبین هامان

گریبان کدامین تیغ را باید گرفت امشب

شکایت باز آرم از گلوی پاره فریاد

به یاد سوز پروانه

 

 

 

 

 

هنوز هم ...

 

 

 

ترانه های کودکیم را از بر کن

تا بدانی مرا

که سرود می دانم

که عشق می شناسم

و باز

هنوز هم گمراهم

سرود کودکیت را برایم واگو کن

تا بدانم تو را

تا بخوانم عشق را

و چه زیبا مرده ام

نه تشنه بر ساحل

که در دریا

 

 

 

 

مرا بخوان...

 

 

 

زمزمه فردا را بگو در گوشم

برای لالائی

بیدار شو مرا

که تو را آرمیده ام

مرا بخوان

به نام نامی خام

مرا به خامه برگردان

که تو را بیمارم

که فردا را در انتظار

به خون دل مرکب دانم باش

 

 

 

 

دیدار...

 

 

 

 

مرا بخوان در غم

در سکوت

تا فراز قله تنهائی

که تو را بباید دید

در اینجا

در خلوت